درمان آفازی
آفازی نوعی اختلال گفتاری است که به دلیل آسیب به بخش هایی از مغز که مسئول زبان هستند، ایجاد می شود. برای اکثر افراد، این نواحی در سمت چپ مغز قرار دارند. آفازی معمولاً به طور ناگهانی و اغلب به دنبال سکته مغزی یا ضربه به سر رخ می دهد، اما ممکن است بتدریج نیز به عنوان نتیجه یک تومور مغزی یا یک بیماری عصبی پیشرونده ایجاد شود. این اختلال بیان و درک زبان و همچنین خواندن و نوشتن را دچار مشکل می کند.
آفازی ممکن است همراه با اختلالات گفتاری، مانند دیزآرتری یا آپراکسی گفتار، که همچنین از آسیب مغزی ناشی می شود، رخ دهد.
دو رویکرد مهم در درمان این اختلال مورد استفاده قرار می گیرند که عبارتند از :
- درمانهای مبتنی بر اختلال با هدف بهبود عملکردهای زبانی انجام میشوند و شامل رویههایی هستند که در آن پزشک مستقیماً مهارتهای خاص گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن را تحریک میکند.
- درمانهای مبتنی بر ارتباط (همچنین مبتنی بر پیامد نامیده میشود) برای تقویت ارتباط با هر وسیلهای و تشویق حمایت مراقبین در نظر گرفته شده است. این درمان ها اغلب شامل تعاملات طبیعی تری هستند که شامل چالش های ارتباطی زندگی واقعی می شود.
تصمیم گیری در مورد رویکرد به نیازها و خواسته های فرد بستگی دارد. درمان برای یک اختلال بسیار خفیف احتمالاً با درمان یک اختلال بسیار شدید متفاوت است. همچنین، درمان در طول زمان با بهبود فرد مبتلا به آفازی تغییر می کند.
درمان آفازی
درمان های مبتنی بر اختلال
فرد مبتلا به آفازی در ابتدا می خواهد بهتر صحبت کند و زبانی را که دیگران صحبت می کنند درک کند. بنابراین، آسیب شناسان گفتار-زبان تلاش می کنند تا آنچه شکسته شده را ترمیم کنند. درمانها توجه فرد را بر روی وظایفی متمرکز میکنند که به او اجازه میدهد تا جایی که ممکن است موفقیتآمیز باشد و صحبت کند. یک جلسه درمانی ممکن است تنها زمانی از روز باشد که در آن مکانیک ذهنی زبان با حداقل ناامیدی تمرین می شود.
زمان به ظاهر محدود با یک درمانگر ممکن است با تکالیف خانه و برنامه های کامپیوتری تکمیل شود. نرم افزارهای کامپیوتری برای تمرین واژه یاب، درک و مشکلات زندگی واقعی مانند مبادله پول طراحی شده اند. زمان درمان را می توان با راهنمایی حرفه ای مراقبان افزایش داد.
محققان بالینی درمانهایی را توسعه دادهاند که بر حوزه خاصی از اختلالات زبانی مانند بازیابی افعال و فرمولبندی ساختار جمله متمرکز شدهاند. یک نمونه از درمان تجربی شامل استفاده از یک درمانگر مجازی است که از مانیتور کامپیوتر صحبت می کند. تحقیقات بالینی زیادی برای ارائه شواهدی برای اثربخشی درمانهای مبتنی بر اختلال انجام شده است.
درمان های مبتنی بر ارتباط
اگرچه فردی که مبتلا به آفازی است بیشتر می خواهد بهتر صحبت کند، ارتباط ممکن است همچنان ناامید کننده باشد. درمان های ارتباط محور در درمان آفازی ، تا حدی به فرد در انتقال پیام ها و احساسات با ابزارهای جایگزین برای برقراری ارتباط کمک می کند. گفته می شود که این جهت گیری شامل استراتژی های جبرانی نیز می شود. علاوه بر این، یک فرد تشویق می شود تا از توانایی های زبانی باقیمانده ای که در انتقال پیام ها موفق است استفاده کند. بنابراین، فعالیتهای مبتنی بر ارتباطات همچنان تا حدی «مبتنی بر زبان» هستند و احتمالاً اهداف مبتنی بر اختلال را به طور همزمان در بر میگیرند.
متخصصان توانبخشی و گفتاردرمانی به عواقب ناتوانی برای کیفیت زندگی توجه دارند. گفتاردرمانگران از فعالیت های گروهی برای تسهیل مشارکت فرد در زندگی روزمره استفاده می کنند. ممکن است از این فعالیت ها به عنوان رویکردهای اجتماعی یا رویکردهای مبتنی بر مشارکت بشنویم. روش ها از ارائه زمینه های معنادار در یک مرکز توانبخشی تا سرمایه گذاری خارج از چنین امکاناتی را شامل می شود. این روشها ممکن است بر بازگشت به فعالیتها و تعاملات قبلی تأکید کنند.
مقالات مرتبط :